به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، جستار ششم از سلسله جستارهای «بازار رسانه» با موضوع «بازار رسانه؛ موقعیت کسبوکارها» با حضور محمدمهدی عسگرپور؛ دبیر انجمن شرکتهای نمایش ویدیوی آنلاین و احسان تکلو؛ کارشناس کسبوکارهای محتوا و سکوهای دیجیتال و آرین طاهری، پژوهشگر مطالعات رسانه، در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
عسگرپور صحبت خود را از ذینفعان حوزه ویاودی، شبکه نمایش خانگی آغاز کرد و گفت: در جامعهی ما بخش خصوصی به شکل جدی قوامیافته نیست و نهادهای مردمی به شکل جدی صورت نگرفته است. بخشی از حاکمیت خواستار حضور خود، هم در بخش خصوصی و هم در بخش عمومی است. هرچند که میتواند در سیاستهای کلی اعلامشده به این شکل نباشد، اما در آنچه که رخ میدهد این خواستارِ حضور مشهود است. بنابراین یافتن ذینفعان همیشه سخت است. نه تنها در این حوزه بلکه در حوزههای مشابه همچون تلویزیون و سینما نیز یافتن ذینفعان دشوار است.
* بین بخشهای تنظیمگر حاکمیت تعارض منافع وعدم مفهوم مشترک دیده میشود!
وی ادامه داد: تقسیمبندی ذینفعان آنطور که در دنیا مرسوم است، در کشور ما قابلتقسیم بندی نیست. زیرا دایرهی ذینفعان گسترده است. زمانی که پای حمایت نهادهای حامی از بعضی از فعالیتها به میان میآید، در این صورت این بخش از حاکمیتِ تنظیمگر، ذینفع محسوب میشود. به همین دلیل یافتن ذینفعان مقداری پیچیدهتر است. در حوزه شبکه نمایشهای خانگی سکوهایی حضور دارند که به بخشی از بخش خصوصی که در حال فعالیت خدمت عمومیاند، وابستهاند. همچون: سکوهای متصل به مؤسسات ارائهدهنده خدمات اینترنتی و این خود باعث پیچیدهتر شدن وضعیت ذینفعان میشود. وی ادامه داد: زمانی که نوع حضور بخشهای مختلف حاکمیت در حوزه تنظیمگری، نظارت، پیگیری و ... از قالب خود خارج میشود، مداخلات آنان باعث میشود که ذینفع تلقی شوند. حتی گاهی تعارض منافع وعدم مفهوم مشترک بین آنان دیده میشود!
عسگر پور نوع نظارت بر شبکه نمایش خانگی و تنظیمگری آن را ناشی از تجربه تنظیم گری سینما عنوان کرد و افزود: سینمای کشور در سن ۱۳۰ سالگی دارای قواعد و قوانینی است که باور این میزان سابقه را با ترید مواجه میکند. شورای ناظری وجود دارد که بایدها و نبایدها را تعیین میکند و این مسئله برای یک سینمای ۱۳۰ ساله پذیرفته نیست. در مبحث شبکه نمایش خانگی نیز این الگوبرداری صورت گرفتهشده است. در بخش تولید محتوا و انتشار محصولات شبکه نمایش خانگی ساترا حضور دارد و تمام تنظیمگری محتوایی در آن منحصر شده است.
تکلو نیز ذینفعان را زنجیرهای از مخاطب، تهیهکننده، تولیدکننده، تیم فنی دستاندرکار، سکوها، سرمایه گذاران و نهادهای ناظر همچون: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما دانست و افزود: در حوزه تنظیمگری تکصدایی وجود ندارد. و هر نهادی که دغدغه فرهنگی دارد، در این موضوعات ورود میکنند. گرچه از منظر قانونی در سالهای اخیر تکلیف روشنتر شده اما درصحنهی عمل همچنان با نهادهای متنوع مواجهیم.
* این نظارت فرهنگی است نه تنظیم گری!
طاهری ضرورت یک نگاه پیوسته در مسئله تنظیم گری، نه فقط متمرکز بر لایهی فرهنگی و تنظیمگری محتوا بلکه شامل مناسبات زیرساختی را یادآور شد و در اینباره از تکلو پرسید: ابزارها و گلوگاههای تنظیمگری سازمانها و دستگاههای مرتبط چه ابزاری هستند؟
تکلو در پاسخ به این سؤال، مسئله تنظیم گری را فرو کاسته شده به مسائل فرهنگی عنوان کرد و افزود: این نظارت فرهنگی است نه تنظیم گری! تصور از مسئله تنظیم گری فراتر از این است و همچنین یکی از مشکلات اصلی سینما خلاصه کردن تنظیمگری به مسئله محتوا و نظارت بر آن بود. سینما در کشور ما حائز اهمیت فرهنگی است. درحالیکه در جهان، سینما دارای شأن اقتصادی بسیار مهم است که اگر از شأن فرهنگی آن مهمتر نباشد، کماهمیتتر نیست. وی ادامه داد: نگاه ما به سینما و تلویزیون هیچ وقت اقتصادی نبوده و امروزه که بخش خصوصی به حوزه شبکه نمایش خانگی و سکوها ورود کرده و شأن اقتصادی برایش پررنگتر است، نحوهی مقابل ما با آن از منظر فرهنگی است و این خطای بزرگی است که آسیبهای مخربی بهجا خواهد گذاشت.
وی در خصوص وضعیت سینما در کشور و صنعتی شدن آن گفت: ما نتوانستیم صنعت سینما بسازیم. زیرا گردش اقتصادی درستی که به تواند به نحوی سینما را به فرم یک صنعت بدل کند موجود نبوده و نیست. عمدتاً در تولید محتوای تصویری یک تأمینکننده مالی مهم شامل مجموع نهادهای حاکمیتی با یک سری دغدغههای فرهنگی حضور دارد که این نهادهای دولتی و شبهدولتی شکلگرفته در سینما و گردش مالیشان، مانع تبدیلشدن سینما به صنعت شده است. نبود نهاد تنظیمگر اقتصادی در حوزه سینما زمینهی صنعتی نشدن سینما را فراهم کرده است. همچنین تنظیم گری در کشور به حمایت از حقوق مصرف کنان کاهش پیداکرده و تزریق اقتصادی غیر مولد بر هم زنندهی سازوکار و عرضه و تقاضا است. چالش جدی شبکههای نمایش خانگی بافرم سنتی سینما، شکستن عرف مبالغ پرداختی است که میتواند سینما را از بین ببرد. و این مسئله حضور یک تنظیمگر اقتصادی را ایجاب میکند.
وی در این رابطه افزود: صنعتی بودن سینما یعنی کمپانیهای ۱۰۰ ساله وجود داشته باشد. حضور بخش خصوصی ناوارد که کارکرد اصلی و حوزه شغلی آن چیز دیگری بوده اما الان در جهت تأمین سرمایه در حوزه سینما و شبکه نمایش خانگی حضور دارد نشانهی خوبی نیست. زیرا گردش مالی مولد به وجود نخواهد آورد. تولیدات فرهنگی موردپسند مخاطب باکیفیت و هزینهی کم چه در عرصه سینما و چه در عرصه تلویزیون بهمرور باعث کاهش میل و اعتماد مخاطب با کلیه آثار فرهنگی در این دو عرصه شد.
عسگر پور از عدم حضور تنظیمگر درست در حوزه شبکه نمایش خانگی و دیگر حوزهها سخن گفت و افزود: طبق مطالعاتی که انجام دادیم، کشورهای پیش رو در بازار سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی دارای مجموعه قوانین مناسب هستند و بامطالعهی قوانین مربوطه هر کشور میتوان فهمید اساساً حاکمیت آن به بخش خصوصی و مردم خود اعتماد دارد یا ندارد. در کشور ما نیز به این شکل است. البته منظور از قوانین قانون اساسی نیست بلکه منظور مادههای قانونی دیگر است. وی ادامه داد: مجموعه قوانین ما پالس حضور یک تنظیمگر صحیح و وجود شفافیت در بخش خصوصی را نمیدهد. زیرا زمانی نهادهای تنظیمگر میتواند شفافیت طلب کند که خود شفاف باشند. حاکمیت اساساً شفافیت نداشته و ندارد. بامطالعه قوانین مربوط به بخش خصوصی متوجه عدم اطمینان حاکمیت به این بخش میشویم. و دلیل این عدم اطمینان، نمایندگی از طرف مردم و نگرانی نسبت به آنها عنوان میشود.
* نهاد تنظیمگر از دل مثلث حاکمیت بخش خصوصی و نهادهای مردمی برون میآید
عسگر پور در خصوص وضعیت قوانین مرتبط به تنظیم گری گفت: قوانین، گلوگاههایی به وجود آورده که باعث شکل نگرفتن بخش خصوصی و نهاد تنظیمگر به شکل مرسوم جهانی میشود. نهاد تنظیمگر از دل مثلث حاکمیت بخش خصوصی و نهادهای مردمی برون میآید و با بررسی قوانین مرتب بر ارتباط این سه ضلع، متوجه به وجود نیامدن نهاد تنظیمگر خواهیم شد. زیرا تنظیم گران موجود تنها از دل و نگاه حاکمیت به وجود میآید. بخشی از حاکمیت ناظر زمانی که تحتفشار قرار میگیرد از فعالان عرصهی مربوطه، جهت همکاری در فعالیت و عضویت دعوت میکند، اما بهشرط نظارت خود این دعوت انجام میشود. وی ادامه داد: عدم قوانین متناسب باعث «مسیر انحرافی» تلقی شدنِ خواستار اخذ گزارش شفاف نهاد تنظیمگر از بخش خصوصی میشود. در عرصهی تنظیم گری از این فضا توقعی دیگری جز وضع فعلی نمیتوان داشت.
وی در خصوص قوانین حاکم در صداوسیما گفت: قانون ادارهی صداوسیما قدیمی است و حدود دو سال است که پیشنویسی جهت بروز کردن این قوانین تهیهشده که بنده امیدوارم تصویب نشود. زیرا با تصویب شدن آن متن زمینهی ویران شدن کامل سینما و حوزهها صوت و تصویر فراهم میشود. نگاه حاکمیتی شدید در آن موجود است که نشأتگرفته از نگاهی است که حدود ۶۰ سال پیش منسوخشده است. از دیدن آن وحشت کردم.
*سال ۱۳۶۹ با جمعیت کمتر از ۶۰ میلیون ۸۱ میلیون بلیت فروختهشد
عسگر پور در خصوص وضعیت فعلی و گذشته سینما گفت: ایران در رتبهبندی سینما درگذشته ۷ اُم بوده و حال هفدهام است. امسال با جمعیت ۸۰ میلیون بهسختی میتوانیم ۲۳ میلیون بلیت در طی سال بفروشیم، اما سال ۱۳۶۹ با جمعیت کمتر از ۶۰ میلیون ۸۱ میلیون بلیت فروختهشده است.
در ادامه طاهری تجربههایی همچون خانه سینما را درزمینه برقراری ارتباط مؤثر با حاکمیت و حل مسائل صنعت سینمایی را ناموفق دانست و عسگر پور در این رابطه افزود: وزارت فرهنگ و ارشاد خواستار ثبت شدن فعالان صنفی در قالب مؤسسات فرهنگی جهت تأسیس انجمنهای مرتبط است. قانون اجازه تشکیل اتحادیهها در حوزه فرهنگ و هنر به شکل واقعی و مسئولیتپذیر را نداده است. ظرفیت برای تشکیل اتحادیه واحد بدون وابستگیِ بخشی از آن به نهادهای غیر، در قانون دیده نشده است.
عسگر پور اختیارات ویژه قانونی نهادهای فرهنگی در مواجه با بخش خصوصی را تضعیفکننده بخش خصوصی دانست و افزود: اگر در قانون رسم و رسوم شکلگیری اتحادیهها در حوزه فرهنگ و هنر بهدرستی وجود داشته باشد، مسئولیتپذیری برای بخش خصوصی تعریف میشود و ارزیابی کیفی جامع نیز صورت میگیرد.
در ادامه طاهری از تکلو پرسید: جایگاه سرمایه خصوصی در شبکه نمایش خانگی چگونه است؟
تکلو پاسخ داد: سرمایه خصوصی با سهم قابلتوجهی حضور دارد. اما مسئله عمیقتر است. نسبت اقتصادی واقعی برقرار نیست. پیشرفتهای تکنولوژی کال در سینمای جهان مرهون کمپانیهای فیلمسازی است. زیرا بر روی اقتصاد خود سرمایهگذاری میکنند. خود بنیاد است و لوازم خود همچون استودیو، سالن و ... را فراهم میکند. درحالیکه در کشور ما همچین چیزی وجود ندارد. این اقتصادمحورش بهجای کمپانیها، تهیهکنندگان اند و سود تهیهکنندگان بهجای آنکه ناشی از فروش فیلم سینمایی باشد از تولید آن است. زیرا تهیه کننده با ارائه طرح به سرمایهگذار بودجه لازم را بهدست میآورد و اهمیت میزان فروش، دیده شدن و... را به حاشیه میبرد. ارتباطاتِ درست قطع میشود و گردش مالی صحیح به وجود نمیآید.
طاهری ارزش محتوایی تولیدات فرهنگی را کاهشیافته دانست و دسترسی سریع و رایگان کاربر به این محتوا از طریق سکوهای ارتباطی همچون تلگرام را یکی از علل آن بیان کرد و نظر تکلو دربارهی این بحران را خواستار شد.
تکلو علت دانلود غیرقانونی محتوا را ناشی از رایگان بودن آن ندانست و گفت: بهطورکلی اقتصاد محتوا در تاریخ ایران چه در عرصه سینما و تلویزیون به خوبی شکل نگرفته است. به طبع وضعیت آن در حوزه شبکه نمایش خانگی نیز به همین شکل است. سبک زندگی فعلی جامعه ما محتوای در دسترس و سریع را بهتر و بیشتر میطلبد. بعضاً تهیه محتوا از طریق تلگرام و غیره به دلیل رایگان بودن نیست؛ بلکه به دلیل در دسترس تر بودن آن است. البته امروزه به دلیل ممیزی و سانسور و افزایش یافتن هزینه خرید اشتراک از سکوهای شبکه نمایش خانگی در افزایش میزان دانلود غیرقانونی بیتأثیر نیست.
وی منشأ درآمدی شبکه نمایش خانگی را تبلیغات، تأمین مالی فرهنگی و غیراقتصادی، فروش اشتراک و ترافیک دانست و درآمد ناشی از فروش ترافیک را در جهان کمسابقه عنوان کرد.
تکلو سهم فروش ترافیک را کمترین و سهم از بودجههای حمایتی را بزرگترین منابع درآمدی شبکه نمایش خانگی دانست.
وی ضرورت سرمایه گذاری مستمر در جهت توسعه زیر ساخت شرکت های اینترنتی ثابت و سیار این شرکت ها را علت مشارکت آن ها در حوزه شبکه نمایش خانگی بیان کرد و افزود: اپراتورهای بزرگ اروپایی در چند ماهه گذشته طی ارسال نامهی سرگشادهای به مقامات مربوطه، تقاضای تأمین مالی هزینه های زیر ساخت شبکه های خود توسط سکوها را خواستار شدند.
عسگرپور نیز ترتیب منابع درآمدی سکوهای شبکه نمایش خانگی را به همین صورت دانست و پخش فیلم و سریال خارجی بدون پرداخت هزینه را یکی دیگر از عوامل کاهش هزینه و افزایش سود مالی آنان دانست. وی با بیان این نکته تاکید کرد: به این ترتیب؛ نظر هر دو میهمان این برنامه بر خلاف و معکوس نظر میهمانان جستار پنجم بازار رسانه، در خصوص میزان و ترتیب منابع مالی سکوهای شبکه نمایش خانگی است.
نظر شما